پرخاشگری مالیاتی

 ما به بررسی رابطه بین پرخاشگری مالیاتی و بلوغ بدهی شرکتها پرداخته و شواهد قوی و محکمی ارائه می دهیم مبنی براینکه پرخاشگری مالیاتی به ساختارهای بلوغ بدهی کوتاه مربوط می باشد. نتایج بامستندسازی اینکه بدهکاران، ساختارهای بلوغ بدهی شرکت را به هنگام نشان دادن پرخاشگری مالیاتی عظیم کوتاه می سازند، به جریان نوظهور آثاری کمک می کنند که به بررسی پیامدهای پرخاشگری مالیاتی می پردازند (هانلون و سلمرود، 2009؛ دسایی و دارماپالا 2009؛ کیمت و همکارانش، 2011؛ حسن و همکارانش 2014). نتایج ما تکمیل کننده اثر حسن و همکارانش (2014) می باشد که نشان دادند بدهکاران به ریسک پرخاشگری مالیاتی در توزیع وام ارزش می دهند و به نفع نیروهای عرضه در رابطه منفی بین پرخاشگری مالیاتی و قدرت نفوذ شواهدی ارائه می دهند. همچنین با نشان دادن اینکه بدهکاران به هنگام تعیین شرایط وام به پرخاشگری مالیاتی شرکت بویژه ساختارهای بلوغ دید منفی دارند، به آثارنوشته شده درباره ساختار سرمایه وقرارداد وام کمک می کنیم. همانگونه که هارفورد، لی و زائو (2008) اعلام داشتند، بلوغ بدهی تحت تاثیر بدهکار و مدیران است، با این حال، بدون توجه به موارد دیگر، مدیران، کنترل کمتر تا بیشتر بدهکاران را ترجیح می دهند. بنابراین، مذاکرات مجدد وام و افزایش ریسک تجدید موقعیت بدهی برای موسسات پرخاشگر ناشی از داشتن بدهی بلوغ کوتاهتر، نتیجه اقدامات بدهکار بوده و با دیدگاه تاثیر پرخاشگری مالیاتی بر قرارداد وام حسن و همکارانش (2014) سازگار می باشد. در نهایت، نتایج ما باید مورد توجه حسابرسان، سیاستگذاران، سازمانهای دولتی، محققین دانشگاهی و علاقمندان به مفاهیم سیاست پرخاشگری مالیاتی شرکت باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *